نتایج جستجو

*Hap- هندو-آریایی: سنسکریت: अप् (ap) هندی: आब (āb) کشمیری: آب (āb), आब (āb) اردو: آب (āb) سندی: آب (āb) داردی: کالامی: و (ū) پالی: āpa توروالی: و (ū)...

از ایلول و مطابق ماه اوت فرنگی است. از پارسی میانه (پهلوی): ʾp̄ به خوانش: /āb/، از پارسی باستان (هخامنشی): 𐎠𐎱𐎡𐎹𐎠 به خوانش: /ap/، از ریشهٔ پیش-ایرانی...

(~.) ظرف بزرگ آب از جنس سنگ که در مساجد و جاهایی مانند آن قرار می‌دادند. فرهنگ لغت معین سمپا: "sangAb انگلیسی trough laver piscina tazza...

نو (دری): آب تاجیکی: об لری: لری: بختیاری: أو زیر خانواده‌ی شمال‌باختری‌ها: مازندرانی: او گیلکی: او کردی: سورانی: ئاو کرمانجی: av زازاکی: ab تالشی: او...

فر - ساب ساییدگی سطحها در اثر فرایندهایی مانند اثر آب، باد، یخبندان و غیره. /فَرساب/؛ SAMPA: /farsAb Unipers: farâb Farsâb from far-, prefix denoting "abundance...