نتایج جستجو

فارسی /مِیوِه/ میوه (گیاهی): بخشی از پیکر گیاهان نهان‌دانه که از رشد تخمدان بوجود می‌آید و دانه یا دانه‌های گیاه را در برمی‌گیرد و بعضی انواع آن خوراکی...

(وِ) دستگاهی که با آن آب میوه را می‌گیرند. (ح کشیدن آب میوه‌ها. فرهنگ لغت معین...

هسته میوه رادراوردن...

پوست میوه یابقولات...

فارسی /آب/میوِه/ آب‌میوه آبی که از فشردن هر یک از میوه‌ها بدست آید. ترجمه‌ها فرهنگ بزرگ سخن...

فارسی /اَن/گور/ انگور (گیاهی): میوه رز، تاک، تاکستان. (گیاهی): میوه‌ای خوشه‌ای و شیرین و خوراکی به رنگ‌های و انواع مختلف. میوه‌ای است که به صورت یک خوشه مرکب...

میوه بادانداخته...

بستنی میوه...

میوه، میوة درخت. فرهنگ لغت معین...

meyve میوه...

мева میوه...

حوزه: [زیست‏شناسی] میوه‌ای که پس از رسیدن شکاف برنمی‌دارد و باز نمی‌شود. «میوۀ ناشکوفا» هم‌ارزِ «indehiscent fruit»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

حوزه: [زیست‏شناسی] میوه‌‌ای که پس از رسیدن باز و محتوای آن آشکار می‌شود. «میوۀ شکوفا» هم‌ارزِ «dehiscent fruit»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

(اِ) عربی میوه آوردن درخت. میوه دار شدن. فرهنگ لغت معین...

(کِ هِ) عربی فاکهة میوه ؛ فواکه. نوعی حلوا. فرهنگ لغت معین...

حوزه: [زیست‌شناسی- علوم گیاهی] میوۀ حاصل از مادگی منفرد یک گل. «میوۀ ساده» هم‌ارزِ «simple fruit»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر...

انبه میوه ای گرمسیری...

حوزه: [زیست‌شناسی- علوم گیاهی] میوه‌ای که میان‌بَر آن به‌وضوح در زمان رسیدن خشک است. «میوۀ خشک» هم‌ارزِ «dry fruit»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

حوزه: [زیست‏شناسی] میوه‌‌ای که از نمو اندام‌های مختلف گل به‌غیر‌از تخمدان به وجود می‌آید. «میوۀ کاذب» هم‌ارزِ «pseudocarp, accessory fruit, false fruit»؛...

حوزه: [زیست‌شناسی- علوم گیاهی] میوۀ حاصل از رشد برچه‌های مجزا و متعدد یک گل. «میوۀ مجتمع» هم‌ارزِ «aggregate fruit»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...