نتایج جستجو
صفحهٔ «کمن» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- کمن نیاهندوایرانی /کَمَنْد/ کمند (قدیم): ریسمان یا طنابی که برای بدام انداختن انسان یا حیوان به کار برده میشد و مهارت خاص میخواست کار هر سوارکاری نبود...۱ کیلوبایت (۶۵ واژه) - ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۶
- گور شدن در گویش بهاری. تلویحاً مامور، آژدان و امنیه در گویش بهاری. ایت کِمِن آنقِر رِه. مثل سگ زوزه میکشه. انگلیسی به معنی او، آن. ایته –––– ترجمه انگلیسی...۱ کیلوبایت (۴۳ واژه) - ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۳
- افرادی بسیار درمانده، مترصد فرصتی برای اخاذی به اشکال عوامفریبانه از آشنا یا غریبه باشند. آجغورت کِمِن دارتْ دِ. مانند گرگ گرسنه غارت نمود. فرهنگ شمس...۷۷۲ بایت (۴۲ واژه) - ۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۲