نتایج جستجو
صفحهٔ «کنده شدن» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- قناتهای گذرنده از زیر خانهها داشت و از طریق آن باد خنک به درون کنده میوزید. معمولاً کنده را به صورت دستی در زیرزمین خانه میکندند و مواد غذایی را درون...۲ کیلوبایت (۱۶۸ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۸
- کنده...۱۱۸ بایت (یک واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۰۲
- کنده غلتانی...۱۳۶ بایت (۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۱۴
- کنده شده...۱۲۶ بایت (۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۵
- کنده کاری کردن...۱۳۶ بایت (۳ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۱
- کنده درخت مناسب اره کردن...۱۵۵ بایت (۵ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۸
- حوزه: [مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کُندۀ زندهای که قادر به تولید کُندهجوش (sprout) است. «کُندۀ جستزا» همارزِ «stool»؛ منبع: گروه واژهگزینی...۴۱۰ بایت (۴۷ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۰۰
- (اِ زِ) عربی از جا کنده شدن. بی آرام شدن. فرهنگ لغت معین...۲۳۴ بایت (۱۳ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۲۸
- (مَ) عربی (اِمف.) کنده شده، نقر شده، کنده. سوراخ شده. ساییده شده. فرهنگ لغت معین انگلیسی sculpt scrimshaw...۳۱۱ بایت (۱۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۴۲
- (غُ لْ بِ کَ) (عا.) از بیخ کنده شدن. فرهنگ لغت معین...۱۷۵ بایت (۱۲ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۰۵
- (اِ) عربی از ریشه کندن. کنده شدن. درمانده و بیچاره شدن. (اِم درماندگی، بیچارگی. فرهنگ لغت معین...۳۴۶ بایت (۱۷ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۱
- کِنْدوْل :(kendol) در گویش گنابادی یعنی کنده کاری شده ، کنده شده ، حفاری شده ، سوراخ فرو رفته در خاک یا سنگ یا وسایل ، از کار افتاده ، تخریب شده...۲۹۱ بایت (۲۷ واژه) - ۱۰ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۳۱
- (کَ. گَ) کنده گر، حکاک. فرهنگ لغت معین...۱۵۶ بایت (۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۲
- و جنگل] قطر باپوست یا بیپوست درخت در محل ارتفاع کُندۀ درخت، سی سانتیمتر بالای سطح زمین. «قطر کُنده» همارزِ «stump diameter»؛ منبع: گروه واژهگزینی...۴۶۹ بایت (۵۵ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۱۵
- محیطزیست و جنگل] بیرون کشیدن یا پاکسازی زمین از کنده یا ریشه ازطریق نمایانسازی و قطع ریشه. «کندهکنی» همارزِ «grub out, grubbing»؛ منبع: گروه واژهگزینی...۴۶۱ بایت (۵۳ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۰۵
- (کَ) زمینی که سیلاب آن را کنده و گود کرده باشد. فرهنگ لغت معین...۲۱۶ بایت (۱۴ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۱۵
- (وَ. مَ دَ) (عا.) کنده شدن، جدا شدن. آماده شدن خمیر برای پخت نان. برآمدن، مقابله کردن. چاق شدن. فرهنگ لغت معین...۲۹۸ بایت (۲۲ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۸
- دارای یک جفت انبر بزرگ است و از آن برای بلند کردن و جابهجایی کنده استفاده میشود. «کُندهگیر» همارزِ «grapple, log grapple»؛ منبع: گروه واژهگزینی و...۵۱۲ بایت (۶۰ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۰۰
- (~.) فرانسوی کنده کار، حکاک، نقار. فرهنگ لغت معین...۲۴۸ بایت (۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۷
- (لِ) عربی آب کم. گودالی که سیل کنده باشد. فرهنگ لغت معین...۲۲۱ بایت (۱۲ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۰۸