نتایج جستجو

(نجوم، طالع بینی) خورشید (کیمیاگری) طلا [۱]: L☉ [۱]: M☉ [۱]: R☉...

(نجوم، طالع بینی) سیارهٔ کوتولهٔ و سیارک (۱) سِرِس...

(نجوم، طالع بینی) اورانوس (کیمیاگری) پلاتین [۱]: ♅...

جهان (نجوم) زَمین, کره زمین (کیمیاگری) آنتیموان [۱, ۲]: 🜨...

pan خطای لوآ در پودمان:links/templates در خط 49: The parameter "1" is required.. نان...

فعالیت غدد عرق یا تبخیر آب از سطوح مرطوب بدن. «تعریق ۱» هم‌ارزِ «perspiration ۱, sudation ۱, sweating ۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...

کشیدن اهرم، آب آن با فشار تخلیه می‏شود. فرهنگ بزرگ‌ سخن «آب‏شویه 1» هم‌ارزِ «siphon 1, syphon»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان،...

جهان (نجوم، طالع بینی) زَمین, کره زمین (کیمیاگری) زنگار, زنگار مسی, سبز مسی [۱, ۲]: ♁ [۲]: M🜨 [۲]: R🜨...

دهه کردن اسم 1.لگام...

محدود به نمای کمتر محدود. ترجمه‌ها فرهنگ بزرگ سخن «آزادسازی 1» هم‌ارزِ «clear a signal, clear 1»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر...

حوزه: [موسیقی] دارای وزن. «موزون ۱» هم‌ارزِ «metrical ۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر چهارم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران:...

گیاهی] ۱. کیسه‏ای کوچک یا اندامی کیسه‏مانند که در علف دریایی وجود دارد و پر از هواست ۲. پیرابَری با غشا یا پوستۀ نازک. «کیسَک ۱» هم‌ارزِ «utricle ۱, utriculus...

سلسله وقایع فرهیختن train خطای لوآ در پودمان:links/templates در خط 49: The parameter "1" is required.. (جمع trains) قطار...

ا====انگليسی==== 1.بیشتر-بالاتر-متجاوزاز 2.ارشد -مافوق 3.(معمولاًبا the) در بالا-فوق الذکر...

نظامی، هر باری به‌جز انسان و تسلیحات و وسایل شخصی سرنشینان. «بار 1» هم‌ارزِ «cargo 1»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان،...

در یک جملۀ دوقسمتی که با عبارت دوم حل یا تکمیل می‏شود. «پیشایند ۱» هم‌ارزِ «antecedent ۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر چهارم، فرهنگ...

در یک جملۀ دوقسمتی که عبارت اول را حل یا تکمیل می‏کند. «پَسایند 1» هم‌ارزِ «consequent 1»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر چهارم، فرهنگ...

آب و مواد معدنی و آلی از یک بخش به بخش دیگر گیاه. «تراسپاری ۱» هم‌ارزِ «translocation ۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر چهارم، فرهنگ...

حسی که پس از قطع محرک باقی می‌ماند و معمولاً بصری است. «پس‏تصویر 1» هم‌ارزِ «afterimage 1»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر چهارم، فرهنگ...

[ریاضی] خم حاصل از آویزان کردن یک زنجیر یکنواخت از دو سر آن. «زنجیره ۱» هم‌ارزِ «catenary ۱, alysoid, chainette»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...