پرش به محتوا

پخینکه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /پُخِین/کِه/

اسم مرکب

[ویرایش]

پخینکه

  1. مترادف گُه‌سگ در زبان فارسی، اغلب هنگام عصانیت بزرگان به کوچکتران در مقابل کار ناشایست می‌گویند.
    آخِه پُخِینکه سَنَنع!
    آخه گُه‌ سگ بتو چه مربوط!

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس