پرش به محتوا

پرنیان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • شاهنامه

آوایش

[ویرایش]
  • /پَرنیان/

اسم

[ویرایش]

پرنیان

  1. پارچه ابریشمی گلدار، حریر منقش، دیبای چینی. پرده نقاشی.
    ز تابوت چون پرنیان برکشید/ سر ایرج آمد بریده پدید «فردوسی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ شاهنامه