پنبهنسوز
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /پَنبه/نَسوز/
اسم مرکب
[ویرایش]پنبهنسوز
- حوزه: [شیمی]: کانی سیلیکاتی لیفیشکلی که در برابر گرما مقاوم و ازنظر شیمیایی بیاثر است. آزبست، پنبهکوهی
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]«پنبۀ نسوز» همارزِ «asbestos»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر هفتم، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۹۴-۸
- فرهنگ بزرگ سخن