پی‌در‌پی

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /پَی/دَر/پَی/

صفت[ویرایش]

پی‌در‌پی

  1. متوالی، پشت سر هم.
    من از این تفقدات پی‌در‌پی سپاسگزارم. «فروغی»
  2. (قدیم): بطور متوالی، پشت سر هم.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن