پرش به محتوا

چعنع

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • [چَ/نَ]

اسم

[ویرایش]

چعنع

  1. به زبان فارسی چانه.
    چعنع سه لق ائولود.
    چانه‌اش لق شده. کنایه از حرّافی کسی که به کسی فرصت حرف زدن ندهد.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه
  • انگلیسی: chin