چودار
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشهشناسی
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۳.۱
برگردانها
فارسی
[
ویرایش
]
ریشهشناسی
[
ویرایش
]
نیاهندوایرانی
آوایش
[
ویرایش
]
[چئو/ دار]
اسم
[
ویرایش
]
چودار
چوب خشک سرپا ایستاده در زبان فارسی. ساقه گندم و جو پس از چیدن سنبل آن روی زمین باقی بماند.
چودار تَکِن دورود
.
مثل چوب خشک ایستاده.
برگردانها
[
ویرایش
]
ترجمهها
انگلیسی
:
dried wood
فارسی
:
چوب خشک
ردهها
:
بنواژههای زبان بهاری
زبان بهاری
اصطلاحات با پسوند دار
Translation table header lacks gloss
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
English