پرش به محتوا

چی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • /چِی/

ضمیر

[ویرایش]

چی

  1. (گفتگو): چه، چه‌چیز، کدام‌چیز.
  2. چی یک پسوندِ اوستایی است
  3. از فارسی میانه𐭬𐭤‎ čē، «چه، که»

پسوند

[ویرایش]
  1. (پسوند): جزء پسین بعضی از کلمه‌های مرکب، که بر نسبت، دارندگی، و شغل دلالت می‌کند. تفنگ‌چی، جارچی، گاری‌چی. ارابه‌چی، درشکه‌چی، تماشاچی.
  2. نسبت و اتصاف.

زبان دیگر

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. به معنی خام یا ناپخته برخی خوراکی‌ها مانند گوشت.
  2. پسوندی است دال بر ورزنده کاری و شغلی و آن به (کفش‌گر)، یالان‌چی (دروغگوی، مقلد)

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ واژه های اوستا