پرش به محتوا

چیپ

از ویکی‌واژه
دایره سیاه‌رنگ محل استقرار چیپ یا تراشه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • انگلیسی

آوایش

[ویرایش]
  • /چی‌پ/

اسم

[ویرایش]
  1. چیپ نازکترین ورقه‌ به ضحامت یک میکرون که روی آن قطعات دیگر نظیر مقامت، دیود، ترانزیستور و سایر المنت‌ها مونتاژ می‌گردد.
    ساخت تراشه یا چیپ جزو صنایع های‌تِک و درگذشته فقط در انحصار کشور امریکا بود و کشورهای مانند انگلستان، فرانسه، آلمان، ژاپن نیازمند این ورقه میکرونی بودند.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه
  • انگلیسی: chip