پرش به محتوا

کاربند

از ویکی‌واژه

(بَ)

صفت

[ویرایش]
  1. کاربندنده:
  2. به کار گیرنده، استعمال کننده.
  3. عمل کننده، اجرا کننده.
  4. عامل، کارگزار، مأمور.
  5. فرمانبردار، مطی

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

؛ ~ شدن (کن.)

  1. اطاعت کردن، فرمانبرداری کردن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین