پرش به محتوا

کاوی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • اوستایی

آوایش

[ویرایش]
  • /کاوِی/

اسم خاص

[ویرایش]

کاوی

  1. در اوستا، لقب کاوی در بسیاری از موارد به اشخاص کمابیش افسانه‌ای داده شده است و در روایات متأخر از ایشان سلاله جدیدی بنام کاویان یا کیانیان ساخته‌اند.[۱]

زبان دیگر

[ویرایش]
  • عربی

اسم

[ویرایش]
  1. دارویی که سبب سوختن و ضمناً تصلب دهانه عروق و محل بریدگی و زخم در انساج بشود و بالنتیجه مجاری عروق را به هم آرد و مسام را بند کند مانند زاج و اسیدتری کلراستیک.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. جالب توجه است اخلاف ویشتاسپ یا ویشتاسپ‌سس لقب کاوی نداشتند.