کاوی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- اوستایی
آوایش
[ویرایش]- /کاوِی/
اسم خاص
[ویرایش]کاوی
- در اوستا، لقب کاوی در بسیاری از موارد به اشخاص کمابیش افسانهای داده شده است و در روایات متأخر از ایشان سلاله جدیدی بنام کاویان یا کیانیان ساختهاند.[۱]
زبان دیگر
[ویرایش]- عربی
اسم
[ویرایش]- دارویی که سبب سوختن و ضمناً تصلب دهانه عروق و محل بریدگی و زخم در انساج بشود و بالنتیجه مجاری عروق را به هم آرد و مسام را بند کند مانند زاج و اسیدتری کلراستیک.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- تاریخ ماد: ISBN 964-445-106-6
پانویس
[ویرایش]- ↑ جالب توجه است اخلاف ویشتاسپ یا ویشتاسپسس لقب کاوی نداشتند.