پرش به محتوا

کبک

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

(کَ)

اسم

[ویرایش]
  1. پرنده‌ای است وحشی با دم کوتاه و پرهایی به رنگ خاکی که زیبایی راه رفتنش مَثَل

استعاره

[ویرایش]
  1. ~ کسی خروس خواندن کنایه از: شاد و شنگول بودن آن کس.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
partridge