کهنگی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ باستان گرایی دارد |
آوایش
[ویرایش]- [کهن/گی]
اسم
[ویرایش]کهنگی
- انشاء یا گفتار یا اصطلاح قدیمی مبهم و نامفهوم.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت انگلیسی- فارسی ISBN 978-964-00-0128-8
ریشه شناسی ۲
[ویرایش]- آذری
آوایش
[ویرایش]- [کَ/هنگِه]
اسم
[ویرایش]- نوعی ناخوش احوالی یا گرفتگی عروق کمر که بیشتر عارض پیران میشود. پس از عرق کردن بدن در مجاورت نسیم قرار گرفتن، پیدا میشود و شخص را کاملا زمینگیر مینماید.
- کهنگه ائول مِشَم هَیچ جومول لِییع بیلمِرَم
- کهنگی شدم هیچ تکان نمیتوانم بخورم.
- کهنگه ائول مِشَم هَیچ جومول لِییع بیلمِرَم
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
|