کوژ
ظاهر
فارسی
[ویرایش](کُ یا کِ) کوژ. (ص ) به معنی کوز است که پشت خمیده و دوته شده باشد. (برهان ). پشت خمیده و اصل در آن یعنی کژ بمعنی کج بوده چون جیم و زای فارسی بهم تبدیل می یابند، کوژپشت شده و در استعمال فتح آن به ضمه بدل گردیده . (آنندراج ) (انجمن آرا). کوز و پشت دوتا وخمیده . (ناظم الاطباء). کوز. (فرهنگ فارسی معین ). احدب . محدب . دوتا. دوتاه . منحنی . دولا. خم بخم . خمیده . چفته . کژ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : شگفتی نباشد که گردد ز درد سر سرو کوژ و گل سرخ زرد.
اسم
[ویرایش]- NAME?
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
صفت
[ویرایش]- پشت دوتا، خمیده.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- convex