کژ نشستن و راست گفتن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]فعل
[ویرایش]- در گفتگو با شنونده رو راست بودن.
- نمونه: «تا راست بگوید این سخن در رویت / هم مردمک دیدهی تو کژ بنشست» (وله)
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :کَژ نِشَستَن وَ راست گُفتَن
- Unipers: /kaž nešastan va râst goftan/
منابع
[ویرایش]- شروانی، جمال خلیل. w:نزهتالمجالس. تصحیح و تحقیق w:محمدامین ریاحی. تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم ۱۳۷۵. صفحه ۳۷.