گزار
فارسی[ویرایش]
(گُ)
صفت فاعلی[ویرایش]
- در ترکیب با بعضی واژهها معنای گزارنده میدهد. مانند: نمازگزار.
اسم[ویرایش]
- طرح یا نقشی که با مداد آن را روی کاغذ یا پارچه میکشند و بعد رنگ میکنند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم[ویرایش]
- نیشتر حجام.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- lawmaker