پرش به محتوا

گشاد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

(گُ)

صفت

[ویرایش]
  1. پهن، فراخ. مق تنگ.
  2. دارای پهنا، قطر، گنجایش، ظرفیت یا وسعت بیش از حد معمول.

(اِم

صفت

[ویرایش]
  1. رها کردن تیر از شست.
  2. فتح، تسخیر.
  3. گشایش.
  4. حمله.

قید

[ویرایش]
  1. با فاصله از یکدیگر.

(عا.)

  1. آن که تن به کار نمی‌دهد، تنبل.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
wide