گشتاسپ
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]آوایش
[ویرایش]- گشت-آسپ
اسم خاص
[ویرایش]گشتاسپ
- ~ نام یکی از پادشاهان باستانی در شاهنامه است
- ~ از دو کلمه گـُشت و آسِپ حاصل شده و محتملا گـُشت اصطلاح تصحیف شده گـَشت در زبان فارسی و بیان کننده گشت گروهان کماندار در دولت گشتاسپ است. شاهنامه تلویحا صفت گشتاسپ را اینگونه توصیف میکند:[۱]
- ~ به معنی گشتزدن، نگهبانی کردن یا دورهای از ناحیه و مرز بازرسی کردن است. گُشتاسپ و ویشتاسپ نام واحدی هستند از دو منبع متفاوت یعنی اوستا و شاهنامه.
مترادفها
[ویرایش]- ویشتاسپ، هیشتاسپ، هیستاسپ، گرشاسپ، جاماسپ، شیداسپ و ...
واژههای همسان
[ویرایش]- گُشتاسپ
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ گشتاسپ دارد |
منابع
[ویرایش]- ↑ به گَردش یکی باره کرد آهنین ..... نشست اندر و کرد شاه زمین ..... فرستاد هر سو به کشور پیـام ..... که چون سرو کشمر به گیتی کدام