گلو
ظاهر
فارسی
[ویرایش](گِ یا گَ)
ریشهشناسی
پهلوی
واژه گلو
معادل ابجد 56
تعداد حروف 3
تلفظ ga(e)lu
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) [پهلوی: garūk] (زیستشناسی)
مختصات (فنی )
آواشناسی galu
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغتنامه دهخدا
اسم
[ویرایش]- قسمت جلوی گردن، مجرای غذا و هوا در درون گردن، حل
قید
[ویرایش]- لوله یا مجرای باریکی که یک مخزن را به دهانه پیوند میدهد (فنی)
؛ ~پیش چیزی (کسی)
گیر کردن (کن.)
- سخت خواهان آن کس بودن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ فارسی عمید
- لغتنامه دهخدا
اسم
[ویرایش]- گلو
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- weazand