پرش به محتوا

گنگلده

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /گَنهَ/گَلدِ/

اسم مرکب

[ویرایش]

گنلگده

  1. مترادف بازگشت در زبان فارسی، زمانی صرف میشود که از سرک کشیدن و آمدن مکرر کسی کلافه شده باشید.
    آلَجاقلِه گنگلدِ!
    باز طلبکار آمد!

وارو واژه

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس