گوش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /گُوش/
اسم[ویرایش]
گوش
- (جانوری): اندام شنوایی در پستانداران که از سه قسمت خارجی، میانی، و داخلی تشکیل میشود. عضو شنوایی.
- در آیین زردشتی، ایزد نگهبان چارپایان ؛ و نام روز چهاردهم از هر ماه خورشیدی.
استعاره[ویرایش]
- گوش از چیزی گرفتن، کنایه از: آن چیز را ترک کردن، به آن چیز بیتوجهی کردن.
- گوش کسی بدهکار نبودن کنایه از: به حرف دیگران توجهی نکردن.
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین