گیله
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- [گِیل/لِه]
اسم
[ویرایش]گلیه
- وجه اشتقاق آن با گیل٬ گلان٬ گیلان محرز است ولی به گویش شمالی تعلق ندارد از اصطلاحات گویش بهاری است.
- به زبان فارسی زیاد٬ خارج از اندازه٬ زمانی صرف میشود که انتظار غیره منتظره باشد مثلا سفارش کرده باشی کمی از باغ انگور بیاورند ولی در عمل مشاهده نمایی یک سبد سر پر انگور برایت آورده باشند؛ این تعارف غیرعادی گیلّه نامیده میشود.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|