یاخته
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /یاخ/تِه/
اسم
[ویرایش]یاخته
- سلول، سلول بدن موجودات زنده که دارای دو قسمت مهم سیتوپلاسم و هسته میباشد. یاختهها در حقیقت کوچکترین قسمت ساختمانی موجود زنده هستند که دارای تمام خواص و تظاهرات حیاتی میباشند.
صفت مفعولی
[ویرایش]- آخته، بیرون کشیده.
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /یاخ/دِ/
قید
[ویرایش]- مالید، چیزی مثل رنگ را بر دیوار زدن، یا حنا کف دست مالیدن.
- (مثل): خِنّهَ که چؤخ اِولدِ، گؤتهَ یاخَللَع.
- حنا که زیاد شد، به ماتحت میمالند.
- (مثل): خِنّهَ که چؤخ اِولدِ، گؤتهَ یاخَللَع.
مترادفها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین