یه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]همچنین ببینید: هایی
دالین
[ویرایش]- دالین شناسالین مفرد؛ برای اشاره به یک چیز یا شخص نامشخص، پیش از اسم آورده میشود:
- یه نفر پیش از ما اینجا بوده.
- یه روز خوب
- یه لباس قشنگ خریدم.
- یه دوست خوب دارم.
- امروز میروم بازار تا یه لباس پاییزی بگیرم.
- در آن سرزمین خیالی، یه مرد بود که میتوانست یک بشکه آب بنوشد!
برگردان
[ویرایش]دالین ناشناسا | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|