پرش به محتوا

یونیزه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • [یون/اِیزه]

قید

[ویرایش]

یونیزه

  1. رد یا اثر کندن یا درآوردن. معنی باستانی آن احتمالا تیره یا قبیله‌ای لخت‌گرد از قوم یونان در میان دیگر جماعت.
    اصطلاح فوق از دو کلمه یون- ایز شکل گرفته که ایز به منزله رد یا اثر بجا مانده یا قابل استناد است.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]
  • فرانسوی
  1. الکترون‌های باردار که بواسطه فعل و انفعالات شیمیایی یا الکتریکی بدست می‌آید.

مترادف‌ها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه