پرش به محتوا

abridge

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

تلفظ

[ویرایش]

خط تیره‌گذاری: uh‧BRIJ

فعل

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. (مسیر) کوتاه کردن
  2. (محتوا) خلاصه کردن

مترادف

[ویرایش]
  1. condense
  2. shorten
  3. abstract