پرش به محتوا

adjoint

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/m در خط 4121: attempt to call field '?' (a nil value).

  1. (ریاضی) در بیشتر موارد به معنی کمکی است.

عبارت‌های گرفته شده

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/m در خط 4121: attempt to call field '?' (a nil value).

  1. (ریاضی) ماتریس الحاقی
  2. شهردار کمکی در یک بخش فرانسوی

عبارت‌های گرفته شده

[ویرایش]

برگردان در دیگر زبان‌ها

[ویرایش]

منبع

[ویرایش]

فرانسوی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • آیپا: /adʒwɛ̃/
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

اسم

[ویرایش]

adjoint خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/u در خط 863: attempt to call field '?' (a nil value). (جمع adjoints)خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

  1. دستیار، معاون، قائم مقام
  2. (زبان‌شناسی) ضمیمه

فعل

[ویرایش]

adjoint خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/u در خط 863: attempt to call field '?' (a nil value). (f زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است., m plural زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است., f plural زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.)

  1. حال کامل adjoindre