پرش به محتوا

recruit

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

فعل

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. سرباز گرفتن، سربازگیرى كردن، به خدمت سربازى درآوردن، نوآموز استخدام کردن
  2. (با گرفتن نفرات)
  1. تقویت كردن، آمادن
  2. به خدمت در آوردن، به كار گرفتن، استخدام كردن، به كار گماشتن، گماشتن، گرفتن، جلب كردن
  3. (نادر)

دوباره پر كردن، دوباره (آذوقه یا نفرات وغیره)

  1. رساندن
  2. (نادر)

بازگرداندن (به سلامتی یا نیرو و غیره)

  1. ، تجدید قوا كردن، احیا كردن
  2. (آمریكا)
  1. ورزشكاران را به دانشگاه یا كلوپ ورزشی جلب كردن

اسم

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. سرباز (یا ملوان و غیره)
  1. تازه كار، نوسرباز، سرباز جدید
  2. عضو جدید