آچمز
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- ترکی
آوایش[ویرایش]
- /آچمَز/
صفت[ویرایش]
آچمز
- (ورزش): در شطرنج، حالت مهرهای که معمولا مهره شاه را در پناه خود دارد، و اگر آن را حرکت دهند، شاه کیش میشود، بنابر این نمیتوان آن را حرکت داد.
- اصطلاحی است در شطرنج، و حالت مهرهای که اگر آن را از جوار شاه بردارند، شاه کیش میشود.
برگردانها[ویرایش]
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن
زبان دیگر[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- بهاری
مصدر فعل معتدی[ویرایش]
آچمز
- مترادف باز نمیکند، یا نمیگشاید، مانند باز نکردن در یا دروازه که جماعت داخل یا خارج شوند.