پرش به محتوا

ازملک

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

حوزه: [زیست‌شناسی- علوم گیاهی]

  1. سرده‌ای از اَزمَلَکیان بالاروندۀ چوبی یا خاردار با 300 تا 350 گونه که در نواحی معتدل و گرمسیری و نیمه‌گرمسیری می‌رویند.

منابع

[ویرایش]

«اَزمَلَک» هم‌ارزِ «Smilax»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر هشتم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ‎۹۷۸-۶۰۰-۶۱۴۳-۰۸-۸