دارایی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- [دار/ آیی]
اسم مرکب
[ویرایش]دارایی
- ثروت، مال.
- داشت، نگه داشت، نگهبانی.
- پارچهای ابریشمین رنگارنگ موج دار.
- وزارتخانهای که وظیفه اش محاسبه و وصول مالیات میباشد.
ریشه شناسی ۲
[ویرایش]- بهاری
قید
[ویرایش]- دار-آیی احتمالا به مفهوم باستانی کلمه آنکه مسئول ساخت و احیای چوبهدار است جهت محکومان یا مجرمان.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|