پرش به محتوا

سرنگ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • [سُ/رَ]

اسم

[ویرایش]
  1. تلمبة کوچک شیشه - ای یا پلاستیکی برای تزریق دارو به داخل بدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • [سُر/اَنگ]

قید

[ویرایش]

سرنگ

  1. ~ از دو کلمه سُر-انگ شکل یافته در اصل سُر به معنی مکیدن مانند مکیدن شیر توسط طفل از پستان مادر را تداعی‌ می‌نماید.
    بؤ اوشاقین سُرنگه‌ وار
    این کودک فک مکنده‌ای دارد.

برگردان‌ها

[ویرایش]
  • ایتالیایی:

اسم

[ویرایش]

siringa