سودا
ظاهر
(سُ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- آب دارای گاز کربنیک.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(سَ یا سُ)
ریشهشناسی
[ویرایش]- سوداء
- داد و ستد، خرید و فروش.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :سُ
صفت
[ویرایش]- مؤنث اسود، سیاه.
- یکی از اخلاط چهارگانه که جای آن طحال
استعاره
[ویرایش]- وسواس.
- مالیخولیا، وهم.
- هوی و هوس.
- عش
قید
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(سَ یا سُ)
اسم
[ویرایش]خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.سودا (جمع سوداها)
- داد و ستد، معامله
- از خلط های چهارگانه که گمان می کردند در طحال تشکیل می شود.
- در روانشناسی به مالیخولیا گویند.
- اگزما
- نامي براي دختران به تركي
اصطلاحات
[ویرایش]- سودا پختن: مجاز از آرزوی باطل کردن
- سودا کردن: معامله کردن
- سودای چیزی در سر داشتن: در اندیشه و در پی آن بودن
- سودای ریاست
مشتقات
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- yellow bile