شاگرد
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /شا/گِرد/
اسم
[ویرایش]شاگرد
- آنکه در حال آموختن علم، هنر، یا کاری است. کسی که نزد دیگری علم و ادب یا هنر آموزد.
- شاگرد لغوی کاملا فارسی هست و از کلمه های «شاه گرد» افرادی که دور شاه جمع میشدن گرفته شده که به مرور زمان به «شاگرد» تغییر یافته است.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن