شکنجه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /شِکَنْجه/
اسم مصدر
[ویرایش]شکنجه
- آزار دادن شدید جسمی کسی در سه سوت برای اقرار، تنبیه، یا وادار کردن او به انجام کاری.
- آزردن، اذیت کردن.
مترادفها
[ویرایش]جستارهای وابسته
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن