قزاق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- ترکی
اسم
[ویرایش]قذاق
صفت
[ویرایش]- (عامیانه): جلاد، آدمکش در کسوت نظامی، که بعد از رضاشاه به امنیه مشهور شدند، احتمالا در اذهان عمومی اینک پاسدار جایگزین این اصطلاح شده است.
روسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]عربی
[ویرایش]صفت
[ویرایش]- ابریشم فروش، علاقه بند.
- آن که کرم ابریشم را تربیت میکند.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین