کدو

مزرعه کدو

فارسی

ریشه لغت

• فارسی

آوایش

• کَدوو/

اسم

کدو

1. گیاهی است یکساله با ساقه‌های بلند خزنده و برگ‌های پهن و گل‌های زرد، پخته آن خورده می‌شود.
2. کوزه شراب و پیاله.
3. کِدو: در گویش گنابادی یعنی کدام ، کدام یک.

واژه‌های مشتق شده

• کدو تنبل، کدو تخمی، کدو خورشتی

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها
ایتالیایی: zucchina انگلیسی: squash gourd cucurbit zucchini tapeworn pumpkin measles jointworm

منابع

• فرهنگ لغت معین