کمربند
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /کَمَر/بَند/
اسم مرکب
[ویرایش]کمربند
- تسمه یا نوار نسبتاً پهنی از جنس چرم، پارچه، و مانند آن که روی لباس به کمر بسته میشود.
- تسمهای از چرم و پارچه و هر آن چه بر کمر بندند.
ریشه شناسی۲
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- منطقه.
- نوکر، ملازم.
- (کننده): محبوب، معشوق.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین