آرده

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /آردِه/

اسم[ویرایش]

آرده

  1. آرد کنجد سفید، ارده. حلوا ارده

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/فرهنگ شمس

زبان دیگر[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • بهاری

اسم[ویرایش]

آرده

  1. مترادف ننگ در زبان فارسی، آرده، عیبه، ننگه.
  2. (بازی و سرگرمی): در بازی و تفریحات کودکانه بیش از دو نفر، مانند لیست‌پست، الک‌دولک به معنی نفر آخر مشارکت کننده در مسابقه.