آمپول‌زدن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /آمپول/زدَن/

اسم مرکب[ویرایش]

آمپول‌زدن

  1. (گفتگو): تزریق کردن دارویی که در آمپول هست. انژکسیون.
    برای آمپول زدن او را برده بودم. «مخمل‌باف»

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن