آنکادر

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فرانسوی

آوایش[ویرایش]

  • /آن/کادر/

اسم مرکب[ویرایش]

آنکادر

  1. نظم، ترتیب.
    بی‌آنکه آنکادر تختم را به‌هم بزنم، روی پتو دراز کشیدم. «مؤذنی»

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن