بخرد

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /بِخرَد/

صفت مرکب[ویرایش]

بخرد

  1. خردمند، حکیم.
    بخرد ممکن است به زبان معیار باستان به دو بخش بِخ - رَد قابل تجزیه باشد؛ و به معنی کلاً حاشا کردن یا نپذیرفتن موضوعی است[۱].

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]


برگردان‌ها[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. در قسمت آغازین‌های شاهنامه یا جلد اول و دوم گاهی به دو گروه یا طبقه اجتماعی تحت عنوان موبدان و ردان اشاره می‌شود که میتوان آنها را به پیروان عرفان و فلسفه تشبیه نمود.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه