تنزیل

از ویکی‌واژه

(تَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

مصدر متعدی[ویرایش]

  1. فرود آوردن.
  2. مرتب ساختن.

اسم[ویرایش]

  1. قرآن.
  2. سودی که به پول وام داده تعلق گیرد، پولی که از مبلغ برات یا سفته پیش از سررسید کسر می‌کنند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
interest