دایه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- ایرانی
آوایش
[ویرایش]- /دایه/
اسم
[ویرایش]دایه
- پرستار کودک دیگری، شیر دهنده به کودک دیگری. قابله، ماما. سیمرغ.
- فرامش مکن مِهر دایه ز دل/ که در دل مرا مِهر تو دلگسل. «فردوسی»
- زنی که بچهای دیگری را شیر دهد. شیردهنده بچه دیگری. دایگان. پازاج. پازاچ. شیرده.
- دایه به زبان بهاری به دو بخش دای - هِ قابل تجزیه است؛ دای به معنی بایبای کردن یا هر از گاهی سر زدن بوده که در این مورد روزی چند دفعه حضور و شیر دادن به کودک است.
- پرستار و آموزگار و مربی کودک. لهَلهَ. لالا. مربی.
مَثَل
[ویرایش]- دایه دلسوزتر از مادر: آنکه به دروغ خود را دلسوزتر و مهربانتر از مادر نشان میدهد.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ شمس/ شاهنامه