درشم

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

در - شم

  • به طور کلی: فراروند یا عمل درشمیدن (جذب‌کردن)
  1. .
  2. فیزیک: کنشی که عبارت است از گرفته‌شدن انرژیی یا ماده‌ای در ماده‌ای دیگر بدون روی‌دادن بازتاب یا گسیل.

آوایش[ویرایش]

  • /درشَم/؛ SAMPA: /"darSam

نویسه گردانی[ویرایش]

مترادف‌ها[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

درشمیدن

واژه‌های وابسته[ویرایش]

درشمیدنی، درشمندگی، درشمنده، درشمگر، باند درشمی، همگر درشم، خم درشم، آرنگ درشم، خطهای درشمی، میغ درشمی، بیناب درشمی، درشمایی، وابر درشمایی

بن مایه (مرجع[ویرایش]

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵