غزغن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

غَ غَ

ریشه‌شناسی[ویرایش]

ترکی

اسم[ویرایش]

  1. پوست غیر کیمخت که از آن کفش دوزند. پوستی که از غیر گاو به دست آید.
  2. دیگ خوراک‌پزی. غزغان. غزغند. در گویش گنابادی خراسان دیگ بزرگ که در آن شیره انگور می‌پزند. رجوع به دیگ شود.